به نقل از سایت اخبار امور قضایی :
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی وزارت دادگستری، محمود حکمت نیا معاون پژوهشی، استاد و عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره نسبت بین قرآن و مسائل معرفتی، اخلاقی و حقوقی که به مناسبات انسانی بر میگردد، گفت: اینکه وضعیت انسان معاصر و مسئله او چیست و اینکه چگونه باید مسائل او را از منابع معرفتی خودمان پاسخ دهیم، مسئلههای مهمی برای ما هستند. قرآن اولین و مهمترین منبع معرفتی حوزه حقوق اسلامی محسوب میشود. در فلسفه اینکه به مسائل انسان از چه منظری میخواهیم ورود کنیم مهم است و جایگاه قرآن نیز در این راستا مهم است. البته این نکته هم در مورد تمدن ما وجود دارد که هرگاه مسئلهای حل میشود ما با مراجعه به گذشته میگوئیم که این راه حل را در ۱۴۰۰ سال پیش هم داشتهایم که باید این عارضه آسیب شناسی شود.
وی «قرآن» را کتاب ختم نبوت و جمع بندی تمام معارف الهی توسط انبیا پیشین ارائه شده دانست و افزود: قرآن جمع بندی گذشته و آغازی برای آینده است؛ اما در ۱۴۰۰ سال پیش منبع وحیانی به پایان رسید و توانمندی انسانی آغاز شد. دستگاه معرفت و پیوند با وحی و نه تفسیر وحی به پایان میرسد چرا که ختم نبوت است. پس قرآن دستگاه معرفتی را نمایان میکند که همه انبیا گذشته درآن جمعند؛ این دستگاه معرفتی دید وسیعی در ابعاد مختلف تجربی، مفاهیم عقلی و حکمت عملی ایجاد میکند که در تفاسیر علمای بزرگی چون علامه طباطبایی به وضوح بیان میشود که چطور دانش بشری در هر سه زمینه تکمیل میشود و بسط پیدا میکند.
این استاد دانشگاه با اشاره به حکمتهای انسانی در طول تاریخ بشریت و انبیای الهی گفت: وقتی میگوئیم قرآن تجربه بشر را یکجا عرضه میکند و حوادثی را گزارش میدهد که هیچ وقت تکذیب نمیشود، این در سطح معرفت تجربی است و هنوز به مراحل معرفت دیگر نرسیدیم. با نگاهی به تاریخ و قرآن، متوجه میشویم که معرفت در درجه اعلا در جامعهای عرضه میشود که مصداق آن جامعه نبوده است و این موضوع در زیارت وارث دیده میشود؛ معرفت ارثی بشر در این زیارت نامه جمع میشود و سیر حرکت انبیا یکجا عرضه میشود و این برای انسانی اتفاق میافتد که توانمندی و ظرفیت آن را دارد.
وی در توضیح اینکه چرا قرآن برای چنین جامعهای نازل شده است، بیان کرد: هر چه قیود مخاطب کمتر شود، دامنه شئونش بیشتر میشود و اگر قرآن برای تمدنی خاص میآمد، قاعدتاً ممکن بود محدودتر شود. وقتی قرآن برای این جامعه بدون معرفت و اخلاق نازل میشود، دامنه فهم برای انسانها بیشتر میشود. در قرآن، گفتگو و ظرافتهای خاصی درباره انسان و زندگی او را مطرح میشود که در هیچ دانش بشری یافت نمیشود.
حکمت نیا در ادامه به هوش مصنوعی که ساخته دست بشر است اشاره کرد و با طرح سوالاتی درباره آن، گفت: آیا این نوع هوش میتواند در سطح انسانی رشد کند و سوال اینجاست دستگاه اخلاقی را میتوان به دستگاهی مکانیکی تبدیل کرد؟ در اینجا عنصر مسئولیت و امانتداری صرف نظر از موضوع امانت تعیین کننده است. به نظر شما عنصر مسئولیت پذیری انسانی اساساً از کجا میآید؟ درست مثل زمانی که یک پرونده حقوقی توسط قانونگذار تمام میشود و در ادامه باید خاستگاه آن را به لحاظ وجودی بررسی کند.
وی در ادامه بحث به دستگاه معرفتی که قرآن عرضه میکند و عناصر وجودی یک جامعه را بر میشمرد، اشاره کرد و توضیح داد: قرآن دارای یک دستگاه معرفتی است که افق دید انسان را توسعه میدهد که هم فهم بشری و هم توسعه در جهت فلسفه حقوقی انسانی را شامل میشود. برای مثال، چند آیه ابتدایی سوره «الرحمن» که با آن به صورت مناسکی برخورد میشود، به اصول بنیادی اشاره دارد که ما به سادگی از آن میگذری و انسانها عموماً از این دستگاه معرفتی برخوردار نیستند.
وی در ادامه این بحث به مباحث تمدنی اشاره و اظهار کرد: بحث تمدنها و رابطه آنها پرچالش است و تحولات تمدنها و نسبت تمدنها در این حوزه مدنظر است. نظریهای در این خصوص برایم جالب توجه بود که قصد دارم آن را در این برنامه نیز بیان کنم و آن نظریه بررسی تمدنها از منظر احساس است که تمدنها را بر اساس احساس طبقه بندی میکند، برای مثال تمدن هندوستان را مبتنی بر امید میداند. تمدن اسلام و جهان عرب را مبتنی بر حقارت میداند. در توضیح ویژگیهای این حس حقارت تمدنی در دوره معاصر ما این است که «کار از کار گذشته است» و «ما دیگر نمی توانیم» که برای ما فرهنگ سازی میکند.
این استاد دانشگاه با انتقاد از کمبود منابع و خط فکری تولیدی داخلی بیان کرد: بر همین اساس حقوق ما عاریهای و ترجمهای است و از این موضوع خیلی ناراحت هستم. به همین دلیل است وقتی قرار است رساله دکتری را راهنمایی کنم به خط فکری آن نگاه میکنم و گاهی تأسف می خورم که نمیتوانیم تولید داشته باشیم چون برای پاسخ به سوالات و ابهامات انسانی باید خط فکری خودمان را داشته باشیم.
وی خاطرنشان کرد: اساساً وضعیت انسان معاصر پیچیده است و این پیچیدگی را نمیتوان در این زمان کم پرداخت، اما معتقدم باید به فلسفه حقوقی رجوع شود. فکر میکنم یکی از مشکلات اساسی ما در حوزه دانش این است که از مفاهیم پایه، سریع گذر کردیم و تأمل نکردیم و همه آنها را مسلم در نظر گرفتیم.
حکمت نیا به بحث آزادی بیان و آزاداندیشی اشاره کرد و گفت: همیشه برای من سوال بود که آزاداندیشی و آزادی بیان در کجای قانون اساسی جای دارد و وقتی به دنبال پاسخ این سوال بودم متوجه شدم که آزادی بیان یکی از وظایف رادیو و تلویزیون است.
وی در توضیح واژه «بیان» نیز گفت: وقتی به مفاهیم پایه قرآن ورود کردم به بیان رسیدم که ابزاری برای انتقال پیام و بنیاد تمدن ساز انسانی است و خداوند نعمت ارتباط برقرار کردن را صرفنظر از هر محتوایی را به انسان اعطا کرده است. وقتی به نظرات مفسرین درباره «بیان» می رسیم متوجه اختلاف نظراتی میشویم که یکی از مهمترین این بحثها این است که بیان را «اظهار ما فی ضمیر انسان» میدانند.
معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به مطالعات شخصی خودش در موضوع «بیان» اشاره کرد و توضیح داد: در سوره لقمان، سفارشهای لقمان به فرزندش نوشته شده است که یکی از این سفارشها، مدنظر من است؛ بلند نکردن صوت یا بلند حرف نزدن یکی از این سفارشها است که در آن، شنونده معیار اصلی قرار میگیرد، چیزی که با «بیان» متفاوت است چون در بیان، گوینده معیار اصلی قرار میگیرد و بنابراین حکم شأن نیز متفاوت است. بنابراین شنونده مهم است و دلالتهای حقوقی مهمی را در بر میگیرد و حق آزادی بیان برای گوینده اینجا معنا پیدا میکند.
وی تاکید کرد: این موضوع، آزادی دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان را در جامعه امروز روایت میکند که دو مقوله جدا هستند.
این استاد دانشگاه در بخش پایانی برنامه تصریح کرد: خداوند در زمان پیامبر به سه قشر منافقین، کسانی که در قلبشان مرض هست و کسانی که نشر اکاذیب میکردند هشداری شدید میدهد و میگوید: اگر دست برندارید به شدت با شما برخورد خواهد شد. خداوند این مواجهه کیفری با نشر اکاذیب که امنیت روانی جامعه را مختل میکند را به عنوان سنت پیشینیان و سنت الله معرفی میکند و آنرا جریان ساده ای نمیداند.